خط، این عامل ضروری و لاینفک در ارتباطات بشری به لحاظ وسعت عملکرد خود در طول زمان دستخوش تغییرات بسیاری شده که همین امر موجب اعتلای آن شده است. شکل بصری خط که عامل مهمی در انتقال پیام به شمار میرود، شاخههای مختلفی از کاربردهای خط را در طول تاریخ به وجود آورده است. هنر خوشنویسی بهعنوان یکی از اصیلترین هنرهای بشری شکل تکاملیافتۀ ذهنیت انتزاعی بشر به پدیدههای پیرامون خود است.
پژوهش حاضر بر آن است ضمن آشنایی با جایگاه خوشنویسی در عصر تکنولوژی، افق گستردهای را که خوشنویسی در زمان حاضر دارد، بهتر معرفی کند. به همین جهت در این پژوهش به طرح مسائلی که زاییدۀ تحولات تکنولوژی است، پرداخته شده و در نهایت پیشنهاداتی برای یافتن مسیری درست و منطقی برای ادامۀ این گونه فعالیتها ارائه میشود.
لازم به ذکر است که به دلیل فقدان منابع مکتوب در زمان تحریر این پژوهش، ذکر ارجاعات معمول پژوهشی مقدور نبوده و این پژوهش حاصل کنجکاویها و مطالعات شخصی نگارنده اسا. هرچند در خاتمه فهرست منابعی که به مدد آنها مطالعات صورت گرفته، ذکر گردیده است.
جایگاه خوشنویسی در عصر تکنولوژی
پیشرفت و تجلی اندیشههای انسان متمدن در حضور همیشگی عنصری خلاصه میشود که بر معانی متعدد و مختلفی، از زبان الفبایی گرفته تا کاربرد نماد، برای بازآفرینی ایدهها و مفاهیم دلالت میکند. عنصری که بهتنهایی بار سنگین تفکر انسان را بر دوش میکشد، و آن چیزی نیست جز خط.
اگرچه انتقال تفکر از طریق زبان و تفسیرهای شفاهی میتواند بر شنونده بینهایت مؤثر واقع شود، اما وسایل بصری در مقایسه با زبان، به دلیل ارتباط تصویری خاصی که با بیننده برقرار میکنند، سرشتی کاملاً متفاوت دارند و تأثیرگذارتر و عمیقتر در ذهن میمانند. رسیدن به حد اعلای این تأثیرگذاری که همان انتقال تفکر در بین انسانها است، در هنر خوشنویسی خلاصه میشود. این هنر که عناصر تجریری شالودۀ اصلی آن را بنیان نهادهاند، از زمان ظهور تاکنون دستخوش تحولات فراوانی شده و ماندگاری و اهمیت خود را بهعنوان یک هنر سنتی در کاربردهای مورد نیاز هر دوره همچنان حفظ کرده است. این مقاله به بحث پیرامون جایگاه هنر خوشنویسی در عصر تکنولوژی و رهآورد های این عصر میپردازد.
هنر خوشنویسی بازتاب ذوق و اندیشه و به بیانی حکایت رابطۀ تنگاتنگ انسان با زندگی است. هنری که مرور بر شناسنامۀ کهن و پربارش را میباید با شناخت اندیشهای زلال و دستهای پرتوان شیفتگان آن دنبال کرد. هنری که در حصار صفحات کاغذ و رابطۀ صمیمانۀ کلمات و حروف متولد شده و اوج این رابطۀ صمیمانه در بستر فرهنگ و تمدن جهان اسلام ظهور پیدا کرده است. چنین است که خوشنویسی در کشورهای اسلامی تنها آزمون ذوق نمیشود و راهی به تفنن و دلمشغولی نمییابد، بلکه خوشنویسی، شناسنامۀ خلقیات مردم میشود، بازتابی از معنویت و سادگی، هنر ارتباط، سکون، با هم بودن و کنار هم زیستن، هنری به همراه ابعاد و ارزشهای والا که میبایست در پی بازشناختن هریک از این ابعاد قدم برداشت و بازگشتی به اصل بیپیرایگی و انتزاعی آن کرد.
خصوصیت انتزاعی نهفته در هنر خوشنویسی
خصوصیت انتزاعی نهفته در هنر خوشنویسی، نکتۀ قابل توجهی است که از زمانهای بسیار دور ذهن هنرمندان خوشنویس را به تحول مشغول کرده است. هنر خوشنویسی هنری مبتنی بر شکل و ساختار بصری است. این ساختار بر اصول و قواعدی بنا شده است که در پیوند با شرایط روحی و معنوی هنرمند خوشنویس، تأثیرات گوناگونی بر ناظران مختلف میگذارد. به عبارتی هنر خوشنویسی، مجموعهای هماهنگ از تجسم یک تجربۀ انسانی است و خوشنویس کسی است که از میان تجارب زندگی خود مواردی را برگزیده و به آنها شکلی زیبا میبخشد.
این عامل زیبایی از آن حیث که یک تجلی است، مقتضی کمال بوده و این کمال در انعکاس نحوهای از نظم و قاعده مستتر است. بنابراین هیچ نشانۀ بصری بهتر از مجموعهای از یک رشته شکلهای هماهنگ نیست که در خوشنویسی کاملاً مشهود است. برای مثال، زیبایی و غنای خوشنویسی ایرانی در رابطهای هماهنگ میان سه حرکت تکاملیافتۀ عمودی، افقی و دورانی نهفته است. حرکت عمودی که به حروف وقار خاصی میبخشد، حرکت افقی (سطح) که حروف را به یکدیگر در روندی مستمر پیوند میدهد و حرکت دورانی (دور) که زیبایی خوشنویسی ایرانی را دوچندان کرده و موجب گردش چشم بین دو حرکت افقی و عمودی میشود و نوعی لذت بصری در بیننده به وجود میآورد و در عین حال نمودی از ارتباط تنگاتنگ خوشنویسی با عنصر تصویری خاص هنر ایران، یعنی اسلیمی است.
بنابراین شکل در هنر خوشنویسی هر منطقه منشعب از عناصر تصویری خاص آن است که به صورتی انتزاعی و بسیار خلاصهشده ظهور کرده و تأثیرات بصری خاصی بر ذهن و چشم بیننده میگذارد. این تاثیر پذیری به درک بهتر مطلب میانجامد و اوج هنر خوشنویسی نیز در همینجا است، جایی که چشم و ذهن بهواسطۀ شکل حروف و کلمات به هم پیوند خورده و عالیترین مفاهیم در ذهن جای میگیرد. در این جریان، قطرۀ کوچک مرکب بر کاغذ مینشیند و علائمی قراردادی را شکل میدهد که نابترین شکل هنر انتزاعی (آبستره) به شمار میآید. هنرمند خوشنویس که در طول زمانی بس طولانی به شکل دادن حروف میپردازد، شیفتۀ همین خصوصیت ناب و انتزاعی شده و آنچنان در این جریان غوطهور میشود که دیگر مفهوم و معنا را در نظر نمیگیرد، بلکه شکل تجریدی حروف را تکامل میبخشد. در اینجا هنر خوشنویسی پا به عرصۀ وجود میگذارد، یعنی جایی که هنرمند، آزاد و رها از هر وابستگی مجازی، به خلق ظریف ناب بصری میپردازد و نوعی حس و حال را در تکتک حروف به جا میگذارد که با ترکیببندیهای مختلف در کنار یکدیگر، میتواند احساسات مختلفی را بیان کند. همین خصوصیت هنر خوشنویسی موجب میشود که حتی بینندگانی هم که نمیتوانند مطلب را بخوانند، از لحاظ بصری جذب اثر شده و آن را بهعنوان یک تصویر آبستره که حاوی مفاهیم تأثیرگذار است، بپذیرند. این خصوصیت نشانگر ظرفیتهای نهفته در هنر خوشنویسی است که اگر بهطور صحیح شناسایی شده و در خدمت تکنولوژی معاصر قرار گیرد، این هنر سنتی را فراگیرتر خواهد کرد.
در عصر حاضر که عصر تکنولوژی نامیده میشود، خوشنویسی نیز همانند سایر هنرها تحت تأثیر تکنولوژی قرار گرفت و با ورود صنعت چاپ، تحولات مهمی در شیوۀ نگارش خط به وجود آمد. بدین ترتیب، جایگاه تکثیر آثار خوشنویسی و کاربرد آن در آثار چاپی گرافیک مانند: پوستر، نشانه، صفحهآرایی، بستهبندی، بیل بورد، تیتراژ، تیزرهای تبلیغاتی، صفحات وب و... به تصویب رسید.
تحولات تکنولوژی در نیم قرن گذشته شتاب بیشتری یافته و در بخش فن شانسی، صنایع الکترونیک با ارائۀ کامپیوتر عصر حاضر را تبدیل به دهکدۀ جهانی کرده است. پدیدههای جدیدی که بهواسطۀ ظهور تکنولوژی به وجود آمده، نهتنها موجب دگرگونی روشها شده، بلکه تجدید نظر در تمامی سطوح اجرایی این هنر را نیز فراهم کرده است. امروزه حضور خوشنویسی سنتی در نرمافزارهای رایانهای نشانگر ارتباط میان هنر سنتی با تکنولوژی روز است، حرکتی که شاید تا دو دهۀ پیش غیرممکن به نظر میرسید.
امروزه ادبیات مکتوب به کمک خوشنویسی برای ارائۀ بهتر و غنیتر بار معنایی خود به مدد برنامههای رایانهای در اختیار قرار میگیرد. هریک از این امکانات در واقع نشانۀ جایگاه خوشنویسی در عصر تکنولوژی است، اما باید توجه داشت که عصر تکنولوژی نسلی را پرورش میدهد که درک بصری آن بسیار گستردهتر از نسلهای پیشین است. این حرکت پرشتاب نیازمند آگاهی و برنامهریزیهای دقیقی است که جایگاه خوشنویسی را در کنار علم روز به تثبیت میرساند. در حال حاضر لازم است هر دو گروه، یعنی هنرمندان خوشنویس و متخصصان رایانهای، به دلیل بهرهگیری از روشها و ابزارهای جدید تولید که لازمۀ عصر تکنولوژی است، ارتباط بیشتری پیدا کنند و گامهای جدید و پرباری جهت گسترش و قابلیتهای خوشنویسی از طریق امکانات تکنولوژی جدید بردارند.
از زمان ابن مقاله تا میرزا محمدرضا کلهر، دانش و هنر نسبت به امروز به یکدیگر نزدیکتر بود، اما با ورود تکنولوژی چاپ و به دنبال آن تکنیکهای جدید، نیاز به مطالعه و فعالیت برای کسب پیشرفتهای بیشتر در علوم و هنر ضرورت بیشتری یافت و گامهایی در جهت بهکارگیری خوشنویسی در تکنولوژی نیز صورت گرفت. اما قابلیتهای بالقوۀ هنر خوشنویسی فراتر از این است و استفاده از تکنولوژی در شناسایی ابعاد نوین این هنر هدفی است که باید برای آن برنامهریزی دقیق و کارشناسانهای صورت بگیرد.
دستیابی به ابعاد نوین در بهکارگیری اصول و قواعد خوشنویسی و ترکیب آنها با تکنولوژی رایانهای، بستگی تام به مهارتهای خوشنویس دارد. او باید با تجربههای زیباییشناختی جدیدی که در عصر حاضر به وجود آمده است، اصول و قواعدی را که میراث پرمایۀ استادان خوشنویسی است، در علم روز به کار ببرد.
تغيیرات هنر خوشنویسی با توجه به پیشرفت تکنولوژی
سالهای متمادی هنرمندان خوشنویس پیشرو و خلاق به تجربههای گوناگون پرداختند تا در پی دگرگونیهای فنی و نیاز به فراتر رفتن از حد قالبهای تکراری و تطبیق با شرایط و نیازهای جدید به اهمیت خوشنویسی و کاربردی که میتواند در تکنولوژی روز ارائه دهد، پی ببرند.
مرحلۀ اول این تحول از زمان ابداع قلمهای گوناگون سنتی کوفی، نسخ، ثلث، محقق، ریحان، توقیع، رقاع، تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق تا ظهور صنعت چاپ بود.
در مرحلۀ دوم، خوشنویسی دستخوش تحولات بسیار وسیعی از لحاظ شکل و ساختار حروف شد تا امکان استفاده در چاپ را بیابد و به دنبال آن موضوعاتی نظیر تایپوگرافی(Typography) و تایپ ستینگ(Type setting) مطرح شد.
مرحلۀ سوم که زمان حاضر است، اوج حرکتهای شتابندهای است که توسط رایانه در هنر خوشنویسی معاصر به وجود آمده است. در این دوره نسبت به دورۀ قبل، تکنولوژی زمینۀ مناسبتری را برای بسط تایپوگرافی و تایپ ستینگ فراهم آورده است.
امروزه خوشنویسان بنا به سلیقۀ خود و با توجه به نیاز سفارشدهنده به دو گروه تقسیم میشوند:
- گروه اول خوشنویسی را به شیوۀ سابق و با رعایت اصول و قواعد دقیق و موزون به کار میبرند.
- گروه دوم خوشنویسی را به شیوۀ سابق و با رعایت اصول و قواعد دقیق، با ترکیببندیهای جدید و مناسب با موضوع مورد استفاده قرار میدهند.
- افزون بر دو شیوۀ مذکور، هنر خوشنویسی معاصر دستخوش دگرگونی دیگری نیز شده که ناشی از مسائل تجاری است. بدین معنا که کاربرد خوشنویسی در صنعت چاپ موجب شده که شکلهای جدیدی از کاربرد خط در ترکیببندیهای متنوع به وجود آید که نوع و اندازۀ قلم، رنگ و همۀ عواملی را که به ترکیببندی کمک میکند، شامل میشود. از همین رو خوشنویس معاصر باید شناخت و تجربۀ کافی از اصول و مبانی هنرهای تجسمی داشته باشد، چراکه بدون آشنایی با این اصول، استفادۀ ی صرف از امکانات تکنولوژی معاصر، نتیجهای جز ارائۀ آثاری در حد نازل که دونشان هنر خوشنویسی است، نخواهد داشت.
عصر حاضر که امکانات مختلفی را در دست هنرمندان قرار داده است، آگاهی و دقت بیشتری را هم از او میطلبد. زیرا در این دوره نظریههای مختلفی در باب جهانی شدن خط و زبان مطرح شده است. در اوایل عصر حاضر برخی مردم به فیلسوف و ریاضیدان قرن 17 میلادی لایب نیتس باور دارند که میتوان یک زبان کاملاً مکتوب برای ارتباطات جهانی موسیقی و ریاضیات اختراع کرد.
البته به دلایل مختلفی این رؤیا هرگز به واقعیت نپیوست، ولی این امر دلیل بر آن نمیشود که هنرمند خوشنویس معاصر صرفاً در فکر ایجاد ترکیبهای زیبا با استفاده از خطوط بهیادگارماندۀ سنتی استادان گذشته باشد. او باید در کنار آن به تحقیق و پژوهش پیرامون شناسایی ابعاد و ظرایف دقیقی که اصول و قواعد خوشنویسی را تشکیل میدهند، پرداخته و این هنر ارزنده را با ذکر نمونههای منحصربهفرد به جهانیان معرفی کند تا بدین ترتیب ذهن و چشم بینندگان در سراسر جهان با شکلهای انتزاعی موجود در این هنر آشنا و امکان گسترش این هنر در سطح جهانی بیشتر شود.
عصر رایانه، اسکنر (Scanner) ، ایمیج ستر (Image Setter) و... عصری است با همۀ ابعاد و تبعات تکنولوژیکیاش. ماندگاری در این عصر بستگی مستقیم با پژوهشهای کاربردی دارد. وقتی گفته میشود خوشنویس در زمان ایجاد اثر، تابع نوعی درک شهودی است، بدان معنا است که ذهن او دائماً در پی تحلیل و گزینش است. تحلیل و گزینشی که در عصر حاضر صورت میگیرد، از لحاظ پوستۀ خارجی و تکنیکهای اجرایی ظاهرا متفاوت مینماید، اما پوستۀ داخلی حاوی همان اصول و قواعد سنتی خوشنویسی است. اصول نسبت، قوت، ضعف، صعود، نزول، سطح، دور و... حاوی نکات بصری ارزندهای است که از استادان خوشنویسی گذشته برای ما به یادگار مانده است. افق گستردۀ دید آنان چنان بوده که با قرار دادن دو اصل معنوی «صفا» و «شان» در کنار اصول فنی، خط خود را دائماً صیقل میدادهاند. بدیهی است که در عصر حاضر، نوع صیقل تفاوت یافته است، اما آیا بهراستی ذات هنر خوشنویسی تابع مطلقی از ظهور امکانات تکنولوژی است؟ مسلماً پاسخ منفی است. آنچه ضامن بقای یک شاخۀ هنری میشود، تکنیک نیست، بلکه روح حاکم بر تکتک عناصر تشکیلدهندۀ آن هنر است که هرچه غنیتر باشد، ماندگارتر میشود.
به نقل از سایت خوشنویسی قلم